فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 232
بر سر آنم که گر ز دست برآيد ، دست به کاري زنم که غصه سر آيد خلوت دل نيست جاي صحبت اضداد ، ديو چو بيرون رود فرشته درآيد صحبت حکام ظلمت شب يلداست ، نور ز خورشيد جوي بو که برآيد بر در ارباب بي مروت دنيا ، چند نشيني که خواجه کي به درآيد ترک گدايي مکن که گنج بيابي ، از نظر ره روي که در گذر آيد صالح و طالح متاع خويش نمودند ، تا که قبول افتد و که در نظر آيد بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر ، باغ شود سبز و شاخ گل به بر آيد
غفلت حافظ در اين سراچه عجب نيست
،
هر که به ميخانه رفت بي خبر آيد
تعبیر:
دل به لذت زودگذر دنیوی نبند. بلندپرواز نباش. اراده ای قوی می تواند تو را به آرزوهایت برساند. به خداوند توکل کن و از او مدد بجوی تا آرامش خاطر داشته باشی.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 362
ديدار شد ميسر و بوس و کنار هم ، از بخت شکر دارم و از روزگار هم زاهد برو که طالع اگر طالع من است ، جامم به دست باشد و زلف نگار هم ما عيب کس به مستي و رندي نمي کنيم ، لعل بتان خوش است و مي خوشگوار هم اي دل بشارتي دهمت محتسب نماند ، و از مي جهان پر است و بت ميگسار هم خاطر به دست تفرقه دادن نه زيرکيست ، مجموعه اي بخواه و صراحي بيار هم بر خاکيان عشق فشان جرعه لبش ، تا خاک لعل گون شود و مشکبار هم آن شد که چشم بد نگران بودي از کمين ، خصم از ميان برفت و سرشک از کنار هم چون کائنات جمله به بوي تو زنده اند ، اي آفتاب سايه ز ما برمدار هم چون آب روي لاله و گل فيض حسن توست ، اي ابر لطف بر من خاکي ببار هم حافظ اسير زلف تو شد از خدا بترس ، و از انتصاف آصف جم اقتدار هم برهان ملک و دين که ز دست وزارتش ، ايام کان يمين شد و دريا يسار هم بر ياد راي انور او آسمان به صبح ، جان مي کند فدا و کواکب نثار هم گوي زمين ربوده چوگان عدل اوست ، وين برکشيده گنبد نيلي حصار هم عزم سبک عنان تو در جنبش آورد ، اين پايدار مرکز عالي مدار هم تا از نتيجه فلک و طور دور اوست ، تبديل ماه و سال و خزان و بهار هم
خالي مباد کاخ جلالش ز سروران
،
و از ساقيان سروقد گلعذار هم
تعبیر:
به زودی به هدف و آرزوی خود خواهی رسید و روزگار سعادت و نیکبختی فرا می رسد. بدخواهی و حسادت دیگران تأثیری در اراده تو نخواهد داشت. اعتماد به نفس خود را بیشتر کن. عشق و محبت را سرلوحه ی کار خود قرار بده.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 158
من و انکار شراب اين چه حکايت باشد ، غالبا اين قدرم عقل و کفايت باشد تا به غايت ره ميخانه نمي دانستم ، ور نه مستوري ما تا به چه غايت باشد زاهد و عجب و نماز و من و مستي و نياز ، تا تو را خود ز ميان با که عنايت باشد زاهد ار راه به رندي نبرد معذور است ، عشق کاريست که موقوف هدايت باشد من که شب ها ره تقوا زده ام با دف و چنگ ، اين زمان سر به ره آرم چه حکايت باشد بنده پير مغانم که ز جهلم برهاند ، پير ما هر چه کند عين عنايت باشد
دوش از اين غصه نخفتم که رفيقي مي گفت
،
حافظ ار مست بود جاي شکايت باشد
تعبیر:
حتماً از راهنمایی و مشورت دیگران استفاده کن زیرا در این کاری که در پیش گرفته ای به تجربه ی دیگران نیاز داری. کبر و غرور را رها کن.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 235
زهي خجسته زماني که يار بازآيد ، به کام غمزدگان غمگسار بازآيد به پيش خيل خيالش کشيدم ابلق چشم ، بدان اميد که آن شهسوار بازآيد اگر نه در خم چوگان او رود سر من ، ز سر نگويم و سر خود چه کار بازآيد مقيم بر سر راهش نشسته ام چون گرد ، بدان هوس که بدين رهگذار بازآيد دلي که با سر زلفين او قراري داد ، گمان مبر که بدان دل قرار بازآيد چه جورها که کشيدند بلبلان از دي ، به بوي آن که دگر نوبهار بازآيد
ز نقش بند قضا هست اميد آن حافظ
،
که همچو سرو به دستم نگار بازآيد
تعبیر:
در انتظار به سر می بری. نا امید و ناراحت نباش زیرا به مقصود خود می رسی. بلا و مصیبت های رسیده را تحمل کن. در کوره ی حوادث، خود را آبدیده کن و تجربه اندوزی کن تا لذت بیشتری از پیروزی ببری.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 198
گفتم کي ام دهان و لبت کامران کنند ، گفتا به چشم هر چه تو گويي چنان کنند گفتم خراج مصر طلب مي کند لبت ، گفتا در اين معامله کمتر زيان کنند گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه ، گفت اين حکايتيست که با نکته دان کنند گفتم صنم پرست مشو با صمد نشين ، گفتا به کوي عشق هم اين و هم آن کنند گفتم هواي ميکده غم مي برد ز دل ، گفتا خوش آن کسان که دلي شادمان کنند گفتم شراب و خرقه نه آيين مذهب است ، گفت اين عمل به مذهب پير مغان کنند گفتم ز لعل نوش لبان پير را چه سود ، گفتا به بوسه شکرينش جوان کنند گفتم که خواجه کي به سر حجله مي رود ، گفت آن زمان که مشتري و مه قران کنند
گفتم دعاي دولت او ورد حافظ است
،
گفت اين دعا ملايک هفت آسمان کنند
تعبیر:
به مراد و مقصود خود خواهی رسید. با دوستان و بزرگان با تجربه چاره اندیشی کن تا با راهنمایی آنها زودتر به مقصود برسی. تردید و شک را از خود دور کن. در راه عشق ثابت قدم و استوار باش.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 296
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف ، گر بکشم زهي طرب ور بکشد زهي شرف طرف کرم ز کس نبست اين دل پراميد من ، گر چه سخن همي برد قصه من به هر طرف از خم ابروي توام هيچ گشايشي نشد ، وه که در اين خيال کج عمر عزيز شد تلف ابروي دوست کي شود دست کش خيال من ، کس نزده ست از اين کمان تير مراد بر هدف چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل ، ياد پدر نمي کنند اين پسران ناخلف من به خيال زاهدي گوشه نشين و طرفه آنک ، مغبچه اي ز هر طرف مي زندم به چنگ و دف بي خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل ، مست رياست محتسب باده بده و لا تخف صوفي شهر بين که چون لقمه شبهه مي خورد ، پاردمش دراز باد آن حيوان خوش علف
حافظ اگر قدم زني در ره خاندان به صدق
،
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
تعبیر:
از رفتار ریاکارانه ی اطرافیانت، نا امید و دلسرد نباش. اگر صداقت داشته باشی و ریاکاری را رها کنی، به هدف خود می رسی. اخلاص و ایمان، بهترین سرمایه ی انسان است. بدبینی و تردید را از خود دور کن. به خداوند توکل کن و عمر عزیز را در راه خواسته های دست نیافتنی تباه نکن.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 412
مرا چشميست خون افشان ز دست آن کمان ابرو ، جهان بس فتنه خواهد ديد از آن چشم و از آن ابرو غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستي ، نگارين گلشنش روي است و مشکين سايبان ابرو هلالي شد تنم زين غم که با طغراي ابرويش ، که باشد مه که بنمايد ز طاق آسمان ابرو رقيبان غافل و ما را از آن چشم و جبين هر دم ، هزاران گونه پيغام است و حاجب در ميان ابرو روان گوشه گيران را جبينش طرفه گلزاريست ، که بر طرف سمن زارش همي گردد چمان ابرو دگر حور و پري را کس نگويد با چنين حسني ، که اين را اين چنين چشم است و آن را آن چنان ابرو تو کافردل نمي بندي نقاب زلف و مي ترسم ، که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
اگر چه مرغ زيرک بود حافظ در هواداري
،
به تير غمزه صيدش کرد چشم آن کمان ابرو
تعبیر:
با تمام وجود عاشق شده ای و از غم دوری در رنج و عذاب به سر می بری. نا امید و مأیوس نباش. صبر و حوصله داشته باش تا به مقصود خود برسی.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 213
گوهر مخزن اسرار همان است که بود ، حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود عاشقان زمره ارباب امانت باشند ، لاجرم چشم گهربار همان است که بود از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح ، بوي زلف تو همان مونس جان است که بود طالب لعل و گهر نيست وگرنه خورشيد ، همچنان در عمل معدن و کان است که بود کشته غمزه خود را به زيارت درياب ، زان که بيچاره همان دل نگران است که بود رنگ خون دل ما را که نهان مي داري ، همچنان در لب لعل تو عيان است که بود زلف هندوي تو گفتم که دگر ره نزند ، سال ها رفت و بدان سيرت و سان است که بود
حافظا بازنما قصه خونابه چشم
،
که بر اين چشمه همان آب روان است که بود
تعبیر:
اگر بدون فکر و اندیشه به کاری که داری ادامه بدهی، نتیجه ای جز شکست نخواهی برد. گمان نکن که راه رسیدن به مقصود دشوار است. هیچ مشکلی وجود ندارد که آسان نشود. عقل و اندیشه را راهنمای خود قرار ده.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 351
حاشا که من به موسم گل ترک مي کنم ، من لاف عقل مي زنم اين کار کي کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم ، در کار چنگ و بربط و آواز ني کنم از قيل و قال مدرسه حالي دلم گرفت ، يک چند نيز خدمت معشوق و مي کنم کي بود در زمانه وفا جام مي بيار ، تا من حکايت جم و کاووس کي کنم از نامه سياه نترسم که روز حشر ، با فيض لطف او صد از اين نامه طي کنم کو پيک صبح تا گله هاي شب فراق ، با آن خجسته طالع فرخنده پي کنم
اين جان عاريت که به حافظ سپرد دوست
،
روزي رخش ببينم و تسليم وي کنم
تعبیر:
کاری را که در پیش داری به پایان برسان و از انجام آن منصرف نشو. به عقل و درایت خود تکیه کن و به سخنان مردم گوش فرا نده تا در تصمیم خود متزلزل و مردد نشوی. به خداوند تکیه کن تا در کارها موفق شوی.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 334
گر دست رسد در سر زلفين تو بازم ، چون گوي چه سرها که به چوگان تو بازم زلف تو مرا عمر دراز است ولي نيست ، در دست سر مويي از آن عمر درازم پروانه راحت بده اي شمع که امشب ، از آتش دل پيش تو چون شمع گدازم آن دم که به يک خنده دهم جان چو صراحي ، مستان تو خواهم که گزارند نمازم چون نيست نماز من آلوده نمازي ، در ميکده زان کم نشود سوز و گدازم در مسجد و ميخانه خيالت اگر آيد ، محراب و کمانچه ز دو ابروي تو سازم گر خلوت ما را شبي از رخ بفروزي ، چون صبح بر آفاق جهان سر بفرازم محمود بود عاقبت کار در اين راه ، گر سر برود در سر سوداي ايازم
حافظ غم دل با که بگويم که در اين دور
،
جز جام نشايد که بود محرم رازم
تعبیر:
به دنبال هدف و مقصود بزرگی هستی. لازمه ی پیروزی، تلاش و کوشش و اراده ای محکم است. اگر دست از طلب بر نداری به زودی موفق و پیروز خواهی شد. اجازه نده مغرضان تو را نا امید کنند.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 69
کس نيست که افتاده آن زلف دوتا نيست ، در رهگذر کيست که دامي ز بلا نيست چون چشم تو دل مي برد از گوشه نشينان ، همراه تو بودن گنه از جانب ما نيست روي تو مگر آينه لطف الهيست ، حقا که چنين است و در اين روي و ريا نيست نرگس طلبد شيوه چشم تو زهي چشم ، مسکين خبرش از سر و در ديده حيا نيست از بهر خدا زلف مپيراي که ما را ، شب نيست که صد عربده با باد صبا نيست بازآي که بي روي تو اي شمع دل افروز ، در بزم حريفان اثر نور و صفا نيست تيمار غريبان اثر ذکر جميل است ، جانا مگر اين قاعده در شهر شما نيست دي مي شد و گفتم صنما عهد به جاي آر ، گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست گر پير مغان مرشد من شد چه تفاوت ، در هيچ سري نيست که سري ز خدا نيست عاشق چه کند گر نکشد بار ملامت ، با هيچ دلاور سپر تير قضا نيست در صومعه زاهد و در خلوت صوفي ، جز گوشه ابروي تو محراب دعا نيست
اي چنگ فروبرده به خون دل حافظ
،
فکرت مگر از غيرت قرآن و خدا نيست
تعبیر:
زندگی عرصه ی خوشی و غم ها است. از گرفتاری و حوادث روزگار نمیتوان فرار کرد اما میتوان با صبر و تحمل از گرداب حوادث گذشت. دعا کلید آرامش است و امید آرام بخش دلها.
فال حافظ روزانه جمعه 27 تیر 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 294
در وفاي عشق تو مشهور خوبانم چو شمع ، شب نشين کوي سربازان و رندانم چو شمع روز و شب خوابم نمي آيد به چشم غم پرست ، بس که در بيماري هجر تو گريانم چو شمع رشته صبرم به مقراض غمت ببريده شد ، همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع گر کميت اشک گلگونم نبودي گرم رو ، کي شدي روشن به گيتي راز پنهانم چو شمع در ميان آب و آتش همچنان سرگرم توست ، اين دل زار نزار اشک بارانم چو شمع در شب هجران مرا پروانه وصلي فرست ، ور نه از دردت جهاني را بسوزانم چو شمع بي جمال عالم آراي تو روزم چون شب است ، با کمال عشق تو در عين نقصانم چو شمع کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت ، تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع همچو صبحم يک نفس باقيست با ديدار تو ، چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع سرفرازم کن شبي از وصل خود اي نازنين ، تا منور گردد از ديدارت ايوانم چو شمع
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
،
آتش دل کي به آب ديده بنشانم چو شمع
تعبیر:
در راه مقصود آرام و قرار خود را از دست داده ای. کمی صبر و اراده ای قوی، مشکلات و سختی ها را بر طرف می کند. با کسی که تو را دوست دارد با غرور و تکبر رفتار نکن زیرا در صورت از دست دادن او دچار حسرت و ندامت خواهی شد.